مثلا الان شبکههای اجتماعی انبوهی بیپایان از اطلاعات و پیامها و ادعاها را مطرح میکنند. یا تلویزیون و رادیو نیز درگیر چنین کاری هستند. حوزه سرگرمسازی و تولیدمحتوا، در همه قالبها، به شدت رونق گرفته است. در این بین، مزیت روزنامهنگاری چه میتواند باشد؟
سرعت؟ طبیعتا نه. البته در روزنامهنگاری کلاسیک، سرعت یکی از بایستههای خبر و گزارش و … است. اگر شما بتوانید چنین توانی داشته باشید که خیلی عالی است. اما غالبا و به واسطه فشار مالی، رسانهها چنین مزیتی نمیتوانند داشته باشند. در نتیجه ناچارند قافیه را به سرعتی که تلویزیون و رادیو و اینترنت و شبکههای اجتماعی و خبرگزاریها دارند، ببازند.
دسترسی؟ بعید میدانم این هم باشد. البته که اگر این دسترسیها را داشته باشید، که خیلی عالی است. اما غالبا چنین اتفاقی نمیافتد. چرا که معمولا روابط عمومی سازمانها و ارگانها و شرکتها، خودشان از روزنامهنگاران هستند و سعی میکنند به نوعی این دسترسیها را کنترل کنند. سلبریتیها و هنرمندان هم که یا مدیربرنامه دارند یا خودشان حواسشان به این دسترسیها هست. سیاستمداران که هم که هیچ؛ تلاششان در کنترل این دسترسیهاست.
اطلاعات؟ بعید میدانم با وجود هوش مصنوعی و اینترنت، در این زمینه هم بتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم.
پس چی؟ مزیت رسانه و روزنامهنگاران کجاست؟ و اگر مزیتی نیست، بهتر نیست که در این رسانهها را ببندیم و برویم دنبال کارمان؟
نه، اجازه بدهید سه مزیتی را که میتوانند روزنامهنگاران داشته باشد، با هم خیلی خلاصهوار مرور کنیم:
تخصص و دانش
البته داشتن اطلاعات زیاد یک چیز است اما داشتن نظریه و ذهنیتی که بتواند از دل این اطلاعات ساختارهای مورد نیاز برای تحلیل را استخراج کند، یک چیز دیگر. روزنامهنگاری تخصصی، عالیترین درجه روزنامهنگاری است و به همین دلیل، هنوز هم جزو مزیتهای نخستین روزنامهنگاری محسوب میشود. روزنامهنگار تخصصی کسی است که کتابهایی در حوزهاش نوشته باشد و به همه فرآیندها و رویدادها و تحلیل آنها احاطه داشته باشد و … . چه کسی میتواند چنین مزیتی داشته باشد؟ اینجوری، شما مرجع مراجعه دیگران هم خواهید شد.
خلاقیت
ادوارد دوبونو، معتقد است که خلاقیت، عالیترین کارکرد ذهن است. هیچ ماشینی را نمیتوانید پیدا کنید که خلاقیت داشته باشد، اما انسان میتواند. دوبونو حتی شوخی کردن را عالیترین مزیت ذهن میداند؛ چرا که از چند چیز بیربط، یک ربط استخراج میکنید. این هم مزیت بزرگی است که هوش مصنوعی و دیگران شاید نتوانند به آن دسترسی داشته باشند.
سوژهها
در دنیایی که همه به سوژهها و موضوعات و ایدههایی یکسان و تکراری و … دسترسی دارند، اینکه شما در حوزهتان بتوانید بهترین سوژهها را کشف کنید، قطعا میتواند یکی از طلاییترین مزیتهای شما باشد. این، اتفاقی است که توسط ماشین و هوش مصنوعی و … به سختی قابل تکرار است.